کتاب علم و فلسفه حمید پارسانیا کنکاشی قابل توجه در پیوندهای متقابل این دو حوزه از دانش است. پارسانیا در کتاب خود عمیقاً به رابطه پیچیده علم با فلسفه میپردازد و تحلیلی جامع از اصول مشترک و روش شناسیهای متفاوت آنها ارائه میدهد. این کتاب بهعنوان یک راهنمای روشنگر برای خوانندگان علاقهمند به درک مفاهیم و نظریههای اساسی که زیربنای هر دو رشته هستند، عمل میکند. برای دانلود کتابهای PDF کلیک کنید
فلسفه:
یکی از قدیمیترین تعاریف فلسفه که مورد اتفاق نظر حکمای مسلمان است، این است که فلسفه آگاهی و علم به موجود است، از آن جهت که موجود است. فلسفه از احکامی بحث میکند که مختص به هیچیک از علوم جزئی نیست .جزئی بودن موضوع سایر علوم در قیاس با موضوع فلسفه موجب شده است تا فلسفه را علم کلی نیز بنامند. براساس این تعریف، فلسفه مقابل علم نیست، بلکه نوعی از علم است و نسبت آن با سایر علوم نیز نسبت اصل و فرع است.
شیوه معرفتی فلسفه به خلاف علوم جزئی، حسی و تجربی نیست، زیرا حس و تجربه تنها به ادارک موجودات طبیعی و مادی نائل میشود. پس از حاکمیت دیدگاههای حسگرایانه در مقطعی خاص از اندیشه بشری، فلسفه مشتمل بر قضایایی غیرعلمی دانسته شد. هیوم میاندیشید که تنها راه معرفت و آگاهی انسان حس است. آموزههای هیوم در تکوین جریان فلسفی حسگرایانه و پوزیتویستی حلقه وین در آغاز قرن بیستم مؤثر بود. در نزد اینان فلسفه نوعی مهملگویی است که بر اثر کاربرد غلط زبان پدید میآید.
کتاب علم و فلسفه:
پارسانیا با تأکید بر نقش مفروضات، بدیهیات و پارادایمها در تحقیقات علمی خود، به بررسی زیربنای فلسفی علم میپردازد. او استدلال میکند که تحقیق فلسفی برای درک ماهیت سرمایه گذاریهای علمی و برای ارزیابی انتقادی ادعاهای علمی بسیار مهم است. پارسانیا با درهم آمیختن علم و فلسفه، مفهوم دوگانگی ذاتی آنها را به چالش میکشد و از طریق رویکردی میان رشتهایتر از دانش دفاع میکند.
این کتاب بیشتر به مفاهیم کلیدی فلسفی میپردازد که پیشرفت علمی را شکل دادهاند. پارسانیا مفاهیم علیت، جبر و غایت شناسی و مفاهیم آنها را برای روش علمی بررسی میکندِ او خوانندگان را درگیر بحثی فکری درباره حدود دانش علمی میکند و پرسشهای اخلاقی و معرفتشناختی پیرامون مرزهای فهم انسانی را مطرح میسازد.
- ۰۳/۰۲/۰۵